نزدیک دوسال از آخرین پستم میگذره دوسالی که تو یه چشم بهم زدن گذشت و از طرفی زندگیم رو هم زیر و رو کرد.مهر تا آذر 97 سختترین روزای زندگیم بود. روزایی که باید یه تصمیم مهم میگرفتم و وسط یه دوراهی سخت گیر کرده بودم. یه طرفش دلم بود و کلی خاطره یه طرفش عقلم بود و یه اینده ی شاید خوب اولش راه دوم رو انتخاب کردم. ولی هرچی که گذشت دیدم من آدم دست کشیدن از دلم نیستم روزایی که جز گریه و دعا هیچ کاری ازم برنمیومد و فک میکردم که باید تسلیم سرنوشتم بشم و همه چیو قبول کنم شاید با گذشت زمان حال دلمم خوب شد.نمیدونم چقد گذشت که باخودم فکر کردم و یهو ب خودم اومدم و دیدم از اول این بدبختیا مقصر همش خودم بودم و از خیلی قبلترش میتونستم جلوش رو بگیرم اما ب جای همه ی اینکارا ترجیح داده بودم تسلیم بشم و بگم سرنوشتم همین بوده و کاریش نمیشه کرد3،4 ماه میگذره از تصمیمای مهمی ک گرفتم. تا اینجاش هرچی که خوب نبوده ولی حداقلش ارامش داشتم:) از خدا میخام هیچوقتم پشیمون نشم چون دیگه راه برگشتی نیست

خدایا شکرت . 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

f مدل لباس game منابع تدریس در آن نیامده ایّام بلاگ خبری فروشگاه اینترنتی پولوتک Judy تخت خواب